فرایند رفتار،روند رفتاریbehavioral processواژههای مصوب فرهنگستانآن دسته از فعالیتهای انسان شامل یابش و برگیرش، ساخت و آمایش، کاربرد و مصرف، افکنش و وازنش مواد که به شکلگیری بقایای ملموس باستانشناختی منجر میشود
فراندلغتنامه دهخدافراند. [ ف َ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ فِرِنْد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). دیگ افزار. (آنندراج ). رجوع به فرند شود.
فرآیندفرهنگ فارسی عمید۱. سلسله دگرگونیهای طبیعی برای رسیدن به نتیجهای معیّن: فرایند هضم غذا، فرآیند رشد.۲. مجموعه عملکردهای مختلف برای حصول نتیجهای معین.
فرایندprocessواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از فعالیتهای مرتبط و متوالی برای تبدیل ورودیها به خروجیها در جهت نیل به هدف مورد نظر
ارزشیابی فرایندprocess evaluation, formative evaluationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ارزشیابی که در حین پیشرفت برنامه اجرا میشود