فرمانپذیری سبکبارcarefree handlingواژههای مصوب فرهنگستانشرایطی که در آن سامانۀ واپایش رواز خودکار، هواگرد را در برابر واماندگی و مهارگسیختگی (departure) و بیشباری (overstress) به نحو مؤثر محافظت میکند
فرمان پذیریلغتنامه دهخدافرمان پذیری . [ ف َ مام ْ پ َ ] (حامص مرکب ) فرمان برداری . اطاعت : به سبق خدمت و فرمان پذیری بی چرا و چون ملک را در وزارت چون نبی یار در غارم . سوزنی .به فرمان پذیری رقیبان شاه به جای آوریدند فرمان شاه . <
فرمانپذیریhandling 1واژههای مصوب فرهنگستانبرداشت ذهنی هر فرد دربارۀ چگونگی پاسخگویی هواگرد به فرمانها
گروه ارزیابی فرمانپذیریhandling squadronواژههای مصوب فرهنگستانگروهی که مأموریت آن ارزیابی فرمانپذیری هواگرد جدید و گردآوری و تنظیم نقد و نظر خلبانان آزمایشگر است
فرمانپذیریhandling 1واژههای مصوب فرهنگستانبرداشت ذهنی هر فرد دربارۀ چگونگی پاسخگویی هواگرد به فرمانها
فرمانپذیریhandling 1واژههای مصوب فرهنگستانبرداشت ذهنی هر فرد دربارۀ چگونگی پاسخگویی هواگرد به فرمانها
گروه ارزیابی فرمانپذیریhandling squadronواژههای مصوب فرهنگستانگروهی که مأموریت آن ارزیابی فرمانپذیری هواگرد جدید و گردآوری و تنظیم نقد و نظر خلبانان آزمایشگر است