خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
فرح
فرهنگ نامها
(تلفظ: farah) (عربی) شادمانی ، سُرور ، شاد شدن ، شادمان گردیدن .
-
جستوجو در متن
-
فرمند
فرهنگ نامها
(تلفظ: farmand) (= فرهمند) ، ← فرهمند (فرهمند) .
-
فرهان
فرهنگ نامها
(تلفظ: farrehān) (فره + ان (پسوند نسبت)) ، منسوب به فره ، با شکوه و بزرگ .
-
فریبرز
فرهنگ نامها
(تلفظ: faryborz) دارندهی فر بزرگ ، بزرگ فره ، شکوه فره ؛ (در اعلام) پسر کیکاووس و برادر سیاوش .
-
فرهنوش
فرهنگ نامها
(تلفظ: farre nuš) (فره = فر = شکوه و جلال + نوش = جاوید ، جاویدان) ویژگی آن که دارای شکوه و جلال ابدی است.
-
فرهور
فرهنگ نامها
(تلفظ: farrehvar) (فره = فر = شکوه و جلال + ور (پسوند دارنگی)) ، دارندهی شکوه و جلال ، دارای شکوه و جلال .
-
فرهی
فرهنگ نامها
(تلفظ: farra(e)hi) فره ، فر ، خوره ، فر و شأن و شکوت و شکوه و عظمت .
-
فرور
فرهنگ نامها
(تلفظ: farvar) فرورد ، فروهر ، فره وش ، نگهداری کردن ، پروردن ؛ (در اعلام) نام یکی از سرکشان ماد در زمان داریوش .
-
ورجاوند
فرهنگ نامها
(تلفظ: varjāvand) (اوستایی ، پهلوی) بلند پایه و برازنده و ارجمند ؛ (به مجاز) ورجمند و دارای فرهی ایزدی .