باد فروشیبdownslope windواژههای مصوب فرهنگستانبادی رو به پایین شیب، اغلب در مقیاسی بزرگتر از مقیاس شیب
باد فراشیبupslope windواژههای مصوب فرهنگستانبادی رو به بالای شیب، اغلب در مقیاسی بزرگتر از مقیاس شیب
فراسیابلغتنامه دهخدافراسیاب . [ ف َ ] (اِ مرکب ) افراس ِ آب . حباب . شیشه مانندی که به سبب باریدن باران بر روی آب به هم میرسد. (برهان ).
باد فروشیبdownslope windواژههای مصوب فرهنگستانبادی رو به پایین شیب، اغلب در مقیاسی بزرگتر از مقیاس شیب
میانابinterflow, subsurface run-off, subsurface flow, underground run-off, groundwater discharge 2واژههای مصوب فرهنگستانبخشی از بارش که پس از نفوذ در خاک در مسیر فروشیب جریان مییابد
باد فروریزfall windواژههای مصوب فرهنگستانبادی که براثر چگالی زیاد و دمای کم هوا در فروشیب شتاب میگیرد
باد پایینروkatabatic windواژههای مصوب فرهنگستانجریان فروشیب ناشی از سرمایش در سطوح شیبدار در دورههای همراه با شارشهای ضعیف بزرگمقیاس
بهمنِ سنگrock avalancheواژههای مصوب فرهنگستانجریان فروشیب سریع قطعات سنگ که در طی آن قطعات سنگ ممکن است خردتر شوند یا بهصورت گرد درآیند
باد فروشیبdownslope windواژههای مصوب فرهنگستانبادی رو به پایین شیب، اغلب در مقیاسی بزرگتر از مقیاس شیب