مرحلۀ فرونشینیresolution phaseواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای به دنبال اوجکامش، شامل رفع تنش عضلانی و کاهش فشارخون تا رسیدن به حد قبل از مرحلۀ برانگیختگی
عامل فرونشانیquenching agent, quencherواژههای مصوب فرهنگستانمولکولی که قابلیت فرونشانی حالت برانگیخته را دارد و نور فرابنفش را پایدار میکند
فرونشانی 1quenching 2واژههای مصوب فرهنگستانپدیدهای که در آن تکانۀ زاویهای متوسط الکترون براثر میدان الکتریکی شدید کاهش مییابد
مرحلۀ فرونشینیresolution phaseواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای به دنبال اوجکامش، شامل رفع تنش عضلانی و کاهش فشارخون تا رسیدن به حد قبل از مرحلۀ برانگیختگی
وارونگی باد بسامانtrade-wind inversionواژههای مصوب فرهنگستانوارونگی دما در کمربند بادهای بسامان ناشی از فرونشینی هوا از ترازهای بالا
مرحلۀ فرونشینیresolution phaseواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای به دنبال اوجکامش، شامل رفع تنش عضلانی و کاهش فشارخون تا رسیدن به حد قبل از مرحلۀ برانگیختگی