فناوریفرهنگ فارسی معین(فَ وَ) (اِ.) 1 - تکنولوژی ، علم به صنایع و حرفه ها. 2 - مجموع اصطلاحات فنی و صنعتی .
فنّاوریtechnology, technologie (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانتجهیزات و روشهای علمی که در حیطۀ خاصی به کار برده شود
خطِّسیر فنّاوریtechnology trajectoryواژههای مصوب فرهنگستانمسیری که یک شاخۀ خاص از فنّاوری در جریان تکامل خود، طی میکند
انقلاب فنّاورانهtechnological revolutionواژههای مصوب فرهنگستانتغییر چشمگیر و نسبتاً سریع در ساختارهای مهم جامعه ناشی از ورود و استفاده از مجموعهای از فنّاوریهای جدید
بازماندگی فنّاورانهtechnological lock-outواژههای مصوب فرهنگستانعدم توان رقابت یک یا چند فنّاوری در بازار خاص بهدلیل قفلشدگی فنّاورانه
فنّاوری اطلاعاتinformation technology, ITواژههای مصوب فرهنگستاناصطلاح عام ناظر بر تمام فنونی که در آنها از رایانه و فنّاوری ارتباطات برای ایجاد، ذخیرهسازی، نمایش، تبادل و مدیریت اطلاعات استفاده میشود اختـ . فا IT
فنّاوری اطلاعات و ارتباطاتinformation and communication technology, ICTواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ فعالیتهای مرتبط با مخابرات و اطلاعات که در آن فنّاوری پردازش اطلاعات نقش یاریدهنده در تحقق اهداف مخابراتی دارد اختـ . فاتا 2 ICT
فنّاوریtechnology, technologie (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانتجهیزات و روشهای علمی که در حیطۀ خاصی به کار برده شود