فهرستلغتنامه دهخدافهرست . [ ف ِ رِ ] (معرب ، اِ) (معرب پهرست پهلوی ) جدولی شامل ابواب و فصول کتاب در ابتدا یا انتهای آن . || صورت اسامی چیزی . (فرهنگ فارسی معین ). نوشته ای را نیز گفته اند که در آن اسامی کتابها باشد، و عربان فهرس میگویند. (برهان ). نمودار. خلاصه . ملخص :</span
فهرستفرهنگ فارسی عمیدبخشی در اول یا انتهای کتاب، مجله، و مانند آن که بهطور اجمالی عناوین، موضوعات، و مطالب را شرح میدهد.
سردفترلغتنامه دهخداسردفتر. [ س َ دَ ت َ ] (اِ مرکب ) متصدی کل . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (بهار عجم ). || آیت . نمونه : در جهانگیری چون سنجر سردفتر باش که مرا همچو معزی ز تو سردفتر خاست .لطیف الدین زکی مراغه ای (از لباب الالباب ج 2<
فهرستلغتنامه دهخدافهرست . [ ف ِ رِ ] (معرب ، اِ) (معرب پهرست پهلوی ) جدولی شامل ابواب و فصول کتاب در ابتدا یا انتهای آن . || صورت اسامی چیزی . (فرهنگ فارسی معین ). نوشته ای را نیز گفته اند که در آن اسامی کتابها باشد، و عربان فهرس میگویند. (برهان ). نمودار. خلاصه . ملخص :</span
فهرستفرهنگ فارسی عمیدبخشی در اول یا انتهای کتاب، مجله، و مانند آن که بهطور اجمالی عناوین، موضوعات، و مطالب را شرح میدهد.
فهرستلغتنامه دهخدافهرست . [ ف ِ رِ ] (معرب ، اِ) (معرب پهرست پهلوی ) جدولی شامل ابواب و فصول کتاب در ابتدا یا انتهای آن . || صورت اسامی چیزی . (فرهنگ فارسی معین ). نوشته ای را نیز گفته اند که در آن اسامی کتابها باشد، و عربان فهرس میگویند. (برهان ). نمودار. خلاصه . ملخص :</span
فهرستفرهنگ فارسی عمیدبخشی در اول یا انتهای کتاب، مجله، و مانند آن که بهطور اجمالی عناوین، موضوعات، و مطالب را شرح میدهد.