فولادسازیلغتنامه دهخدافولادسازی . (حامص مرکب ) عمل ساختن فولاد. || (اِمرکب ) محل ساختن آلات فولادین . (فرهنگ فارسی معین ).
استلویولغتنامه دهخدااستلویو. [ اِ ت ِل ْ ی ُ ] (اِخ ) (گردنه ٔ...) گردنه ٔ جبال آلپ ، بین تیرُل و ایتالیا و مُز، دارای 3183 تن سکنه و راه آهن از آن گذرد و فولادسازی دارد.
استنهلغتنامه دهخدااستنه . [اِ ت ِ ن ِ ] (اِخ ) کرسی کانتن مُز، از ناحیت وِردون در ساحل رود مُز، دارای 3183 تن سکنه و راه آهن از آن گذرد و فولادسازی دارد.
یوکوهامالغتنامه دهخدایوکوهاما. [ ی ُ ک ُ ] (اِخ ) یکی از بزرگترین و معروف ترین شهرهای ژاپن ، واقع درجزیره ٔ بزرگ مرکزی کنار اقیانوس کبیر که بیش از 000،788،1 تن سکنه دارد. مرکز عمده ٔ صنعت و تجارت