فونتیکلغتنامه دهخدافونتیک . [ ف ُ ن ِ ] (فرانسوی ، ص ) آنچه بیان صوت و آوا کند. || (اِ) مطالعه ٔ اصوات و تلفظهای یک زبان . (فرهنگ فارسی معین ). صوت شناسی . آواشناسی . || هنرهای فونتیک ؛ هنرهایی که به قوه ٔ سامعه ارتباط دارند ازقبیل شعر، نثر ادبی ، موسیقی . (فرهنگ فارسی معین ).
فونتیکفرهنگ فارسی معین(فُ نِ) [ فر. ] (ص .) علمی که به مطالعة اصوات ، ترکیب آن ها و تلفظ های یک زبان می پردازد.
زبانشناسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه فونتیک، آوانگاری، معنیشناسی، دستورزبان، گرامر، اتیمولوژی، ادبیات، ادب، فرهنگ آوا، آهنگ، نامآوایی، قوانین قرائت ◄ تلفظ الفبای آوانگار (آوانگاشت) واژهسازی ساختگرایی
چینیلغتنامه دهخداچینی . (اِخ ) (خط...) چینی ؛ یعنی الفبایی که چینیان بکار می برند طبق روایات اختراع امپراطور چین «فوهی » است ، و هر حرف چینی اساساً متشکل از یک ریشه یا «کلید» و یک «فونتیک » است امروز غالباً توافق دارند که همه ٔ حروف فرهنگ چینی را از 214 کلید
زبان شناسیلغتنامه دهخدازبان شناسی . [زَ ش ِ ] (حامص مرکب ) زبان شناسی علمی است که درباره ٔزبانها و مظاهر مختلف آن بحث میکند. این علم از چگونگی ساختمان زبانها، از تاریخ آنها و از روابط آنها با سایر فعالیتهای بشری و بالعکس و تأثیر متقابل این فعالیت ها در زبان سخن میگوید. زبانشناسی علمی است تحلیلی که
چینیلغتنامه دهخداچینی . (اِخ ) (زبان ....) و لغت مردم چین این زبان مهمترین زبانهای گروه چین و تبتی و یکی از قدیمترین زبانهای زنده و زبانی است که بیش از هر زبان دیگربدان سخن میگویند. این زبان اصلاً یک هجائی است . در بحث از زبان چینی باید بین زبان ملفوظ و مکتوب فرق گذاشت ، زیرا بجهاتی که بخصوصی