فوقاءلغتنامه دهخدافوقاء. [ ف َ ] (ع ص ) نره ٔ تیز و باریک سر. (منتهی الارب ). || (اِ) چرخ کلان که به هر دندانه ٔ آن دو سوفار باشد که در آن رسن رود. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
فوکالغتنامه دهخدافوکا. (اِ) قسمی بید که در نقاط پست جنگلی شمال ایران روید. (یادداشت مؤلف ). بید بیدخشتی را در رامسر و شهسوار گویند.(یادداشت دیگر). صفصاف مشقق . (فرهنگ فارسی معین ).