فکنةلغتنامه دهخدافکنة. [ ف ُ ن َ ] (ع اِمص ) پشیمانی بر گذشته . (منتهی الارب ). ندامة. (اقرب الموارد).
هاکی با چرخroller hockey, rink hockey, quad hockeyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بازی شبیه به هاکی روی یخ که با چرخسره و چوب هاکی بین دو تیم پنجنفره بازی میشود
هاکی روی یخice hockeyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی هاکی که بر روی یخسُرگاه بازی میشود و در آن بازیکنانِ مجهز به یخسره و چوب هاکی سعی میکنند سیلندرها را وارد دروازۀ حریف کنند
درونفکنیintrojectionواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که ازطریق آن فرد موضوع را در خیالپردازیهای خود از بیرون به درون میآورد و آن را درونی میسازد
برونفکنیprojectionواژههای مصوب فرهنگستاندر روانکاوی، سازوکاری دفاعی که ازطریق آن انرژی سائقهای ناخوشایند از درون معطوف به عینیتهای (objects) بیرونی میشود