خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فیزیک رآکتور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فیزیک رآکتور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← فیزیک واکنشگاه
-
واژههای مشابه
-
psychophysics
روان- فیزیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رشتهای که با رابطۀ میان ویژگیهای جسمی یک محرک و خصوصیات تجربۀ حسی ناشی از آن و چگونگی انتقال محرک ازطریق گیرندههای حسی به مغز و پردازش آن در مغز سروکار دارد
-
petrophysics
سنگفیزیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مطالعۀ ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی سنگها
-
فیزیک دان
لغتنامه دهخدا
فیزیک دان . (نف مرکب ) فیزیک داننده . کسی که از علم فیزیک آگاه باشد. عالم فیزیک . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فیزیسین شود.
-
فیزیک دان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی. فارسی] fizikdān دانشمند علم فیزیک.
-
cloud physics
فیزیک اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دانش مربوط به خواص فیزیکی اَبر و فرایندهایی که درون آن رخ میدهد
-
physiotherapist
فیزیکدرمانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] متخصص فیزیکدرمانی
-
physiotherapy
فیزیکدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] شیوهای از درمان که در آن روشهای فیزیکی را برای پیشبرد معالجه به کار میگیرد و از نور و پرتوهای فرابنفش و فروسرخ و گرما و جریان برق استفاده میکنند
-
particle physics, high-energy physics
فیزیک ذرات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شاخهای از فیزیک که به بررسی خواص ذرات زیراتمی، بهخصوص به ذرات ناپایداری میپردازد که در شتابدهندههای ذرات یافت میشوند
-
cryophysics
زمفیزیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شاخهای از فیزیک که به بررسی پدیدهها و فرایندهایی میپردازد که در زمدما رخ میدهند
-
فیزیک دان
فرهنگ فارسی معین
[ فر - فا. ] (ص فا. اِ.) کسی که از علم فیزیک آگاه باشد.
-
چگالی (فیزیک)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
density
-
چنده (فیزیک)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
quantum
-
درانگیزی (فیزیک)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
induction