فمنلغتنامه دهخدافمن . [ ف َ م َ] (ع حرف + اسم ) (از: «فََ» ربطی + من ، موصول ) پس کسی که . پس آنکه : فمن یعمل مثقال ذرة شراًیره . (یادداشت مؤلف ).
فیمانلغتنامه دهخدافیمان . (اِ) به معنی حسن هدی باشد، و آن محبت نفس است به تکمیل خود به خوبی قول و فعل . (برهان ). ظاهراً برساخته ٔ فرقه ٔ آذرکیوان است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).