قابتورقایلغتنامه دهخداقابتورقای . (ترکی - مغولی ، اِ) قابتورقه . صندوقچه . کیسه که نامه ها در آن نهند : و صدرالدین مکتوبی از امیر نوروز به حاجی نارین نوشت در آن باب و پیش او رفت و او را کاسه گرفت و چنانکه واقف نگشت در قا0بتورقای او گذاشت .