شارش کوئتCouette flowواژههای مصوب فرهنگستانشارش حاصل از تنش برشی ناشی از حرکت نسبی یک دیوار نسبت به دیوار دیگر
کد احراز اصالت پیام چکیدهبنیادhash-based message authentication code, keyed-hash- based message authentication codeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کد احراز اصالت پیام (کاپ) با استفاده از یک کلید رمزنگاشتی و یک تابع چکیدهساز اختـ . کاپ چکیدهبنیادHMAC متـ . کد اصالتسنجی پیام چکیدهبنیاد
قادلغتنامه دهخداقاد. (ع اِ) اندازه . (مهذب الاسماء).مقدار. (آنندراج ). بینی و بینه قاد رمح . (ناظم الاطباء)؛ فاصله ٔ میان من و او به اندازه ٔ یک نیزه است .
خوش اعتقادلغتنامه دهخداخوش اعتقاد. [ خوَش ْ / خُش ْ اِ ت ِ ] (ص مرکب ) دارنده ٔ اعتقاد نیکو. با اعتقاد خوب . آنکه اعتقادش خوبست . صاحب اعتقاد نکو.
رقادلغتنامه دهخدارقاد. [ رُ ] (ع اِ)خواب . یا رقاد مخصوص است به خواب شب . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). خواب . (غیاث اللغات ). خواب و خصوصاً خواب در شب . (ناظم الاطباء). خواب سبک اول شب . خواب . نوم . رقد. رقود. (یادداشت مؤلف ). خواب دراز. (دهار) (یادداشت مؤلف ). خواب یا خواب خوش . (فرهنگ ن
رقادلغتنامه دهخدارقاد. [ رُ ] (ع مص ) به خواب شدن . (منتهی الارب ). خوابیدن . (از اقرب الموارد). در خواب شدن . (فرهنگ نظام ). مصدر به معنی رَقد. (ناظم الاطباء). بخفتن . (المصادر زوزنی ). خفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). رجوع به رقد شود.
اتقادلغتنامه دهخدااتقاد. [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) وقود. توقّد. افروخته شدن آتش . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ).