لغتنامه دهخدا
عنزی . [ ع َ ن َ ] (ص نسبی ) منسوب به عنزةبن اسدبن ربیعةبن نزاربن معدبن عدنان که حیی است از ربیعه . (از اللباب فی تهذیب الانساب ).- لاأفعل کذا حتی یؤوب العنزی ؛ فلان کار را انجام نمیدهم تا عنزی بازگردد، یعنی آن کار را هرگز انجام نمیدهم . و عنزی