قالبگیریmouldingواژههای مصوب فرهنگستانساختن قالب از مواد ماسهای همراه با چسب و افزودنی که عموماًً ازطریق کوبیدن یا با حرارت یا واکنشهای شیمیایی استحکام مییابد
کالابرلغتنامه دهخداکالابر. (اِخ ) ناحیه ای است در جنوب ایتالیا که بوسیله ٔ تنگه ٔ مسین از سیسیل جدا میشود. و 2000000 تن سکنه دارد. کوهستانی و جنگلی و زلزله خیز است و در آن به سال 1783 زلزله ای رخ داد و جهل هزار تن هلاک شدند.<br
کالیبرلغتنامه دهخداکالیبر. (فرانسوی ، اِ) بمعنی قطر درونی استوانه . قطر درونی احجام استوانه ای : کالیبر لوله ٔ تپانچه ، کالیبر لوله ٔ تفنگ و توپ و غیره .
پلاستیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ] پلاستیک، شکلپذیر، منعطف تراشیده، قالبگیری شده، ریخته سفالی، برنز، سنگی، مرمر، مرمرین منجمد، جامد ◄ چگال
بیسموتلغتنامه دهخدابیسموت . (فرانسوی ، اِ) عنصر فلزی متبلور شکننده ٔ نقره فام با پرتو گلگون (علامت شیمیایی Bi). از لحاظ هدایت برق و حرارت ضعیف است و براثر انجماد منبسط میشود و برای پایین آوردن نقطه ٔ ذوب آلیاژها (آلیاژهای قالبگیری ) و در چاپ پارچه های پنبه ای و
پراتیکواژهنامه آزاد در تعریف فلسفی پراتیک، اینگونه گفته شده است:"پراتیک یعنی مداخله انسان در واقعیت در تمام حیطه های جامعه بشری و طبیعت. تمام درگیریهای انسان با واقعیت، پراتیک است. پراتیک دسته بندی های مختلف دارد". اما بنده آنرا چیدمان عملی دکترین می دانم. مثلآ:در چیدن قوطی های کبریت پشت سر هم، به طوری که با افتادن یک