قالین قیهلغتنامه دهخداقالین قیه . [ ق َ ی ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان کنجگاه بخش سنجید شهرستان هروآباد. در 20هزارگزی باختر مرکز بخش (کیوی ) و 5هزارگزی شوسه ٔ میانه به هروآباد واقع و کوهستانی و سردسیر است . <span class="hl" dir="ltr"
قالینلغتنامه دهخداقالین . (اِ) قالی . قالیچه . (غیاث اللغات ) : مرد ره را بوریا قالین بودباز خشتش زیر سربالین بود.خواجه عبداﷲ انصاری (کنزالسالکین ).
قَالِينَفرهنگ واژگان قرآندشمنان ( عبارت "إِنِّي لِعَمَلِکُم مِّنَ ﭐلْقَالِينَ" يعني : يقیناً من عمل شما را دشمن ميدارم)
قالینلغتنامه دهخداقالین . (اِ) قالی . قالیچه . (غیاث اللغات ) : مرد ره را بوریا قالین بودباز خشتش زیر سربالین بود.خواجه عبداﷲ انصاری (کنزالسالکین ).
قالینلغتنامه دهخداقالین . (اِ) قالی . قالیچه . (غیاث اللغات ) : مرد ره را بوریا قالین بودباز خشتش زیر سربالین بود.خواجه عبداﷲ انصاری (کنزالسالکین ).