قانقراطمونلغتنامه دهخداقانقراطمون . [ ] (معرب ، اِ) گفته اند نباتی است مانند عنصل و بدل آن استعمال می نمایند. (فهرست مخزن الادویه ).
اسقیللغتنامه دهخدااسقیل . [ اِ ] (معرب ، اِ) هو بصل الفار سمی بذلک لانه یقتل الفار و هو حِرّیف قوی ... و منه جنس سمی قتال و ظن ّبعضهم انه البلبوس لأدنی علاقة وجدها فیه و قد اخطاء. (مقاله ٔ 2 از کتاب 2 قانون ابوعلی سینا ص <spa