دوراهی منبع اگزوزexhaust cutout, cutoutواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای دوشاخه که در مسیر لولۀ اگزوز قرار میگیرد و به کمک یک شیر جریان دود را ازطریق منبع اگزوز یا مستقیماً به بیرون هدایت میکند متـ . دوراهی انبارۀ اگزوز
مرغ توفان دیومِدی ترسوDiomedea cautaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ دیومِدیان و راستۀ کبوتردریاییسانان با بدن سفید و سر خاکستری تیره که روی پر و دم آن سیاه و زیرش سفید است؛ منقار آن زرد است و لکهای تیره در بخش پایینیِ نوک آن وجود دارد
پیکتولغتنامه دهخداپیکتو. [ ک ُ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) نام نوعی زورق ماهی گیری با دو دگل و یک بادبان که در دریای مانش سیر کند.
چیچکتولغتنامه دهخداچیچکتو. [ چی چ َ ] (اِخ ) ناحیه ای است از بلاد خراسان نزدیک میمنه و آن نیز شهری است . (آنندراج ) (انجمن آرا).
کیتولغتنامه دهخداکیتو. (اِخ ) مرغزاری طویل و عریض است که شش فرسنگ در سه فرسنگ مساحت دارد و میان کرج و گرهرود و همدان و ساوه واقع بوده است . رجوع به نزهة القلوب چ گای لیسترنج ج 3 صص 69 - 195 و
قتولغتنامه دهخداقتو. [ ق َت ْوْ ] (ع مص ) خدمت نمودن پادشاه را. (آنندراج ) (منتهی الارب ). قَتی ̍. قُتی ̍. قِتی ̍. مقتی . گویند: قتوت قتواً و قتی مثلثة مقصوراً و مقتی ؛ خدمت کردم یا خدمت نمودم پادشاه را. (منتهی الارب ).
قتولغتنامه دهخداقتو. [ ق َت ْوْ ] (ع مص ) خدمت نمودن پادشاه را. (آنندراج ) (منتهی الارب ). قَتی ̍. قُتی ̍. قِتی ̍. مقتی . گویند: قتوت قتواً و قتی مثلثة مقصوراً و مقتی ؛ خدمت کردم یا خدمت نمودم پادشاه را. (منتهی الارب ).
توقتولغتنامه دهخداتوقتو. (اِخ ) هفتمین از خاندان گوگ اردو یا خانان دشت قپچاق غربی از خاندان باتو است که از 689 تا 712 هَ . ق . حکومت داشت . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به طبقات سلاطین اسلام ترجمه ٔ اقبال ص <span class="hl"