قدرتیلغتنامه دهخداقدرتی . [ ق ُ رَ ] (ص نسبی ) نسبت است به قدرت . که مصنوع آدمی نباشد. خداآفرین . طبیعی .
پرش قدرتیpuissanceواژههای مصوب فرهنگستانیکی از مواد رشتۀ پرشبااسب که در آن از روی موانع مرتفع و پهن میپرند
ترمز قدرتیpower brakeواژههای مصوب فرهنگستانترمزی ترکیبی که با هوای فشرده یا سامانهای غیردستی کار میکند و بهصورت دستی یا بادی یا برقی واپایش میشود
ترمزگیری قدرتیpower brakingواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای مهار قطار که در آن، با استفاده از نیروی لوکوموتیو، نیروی کاهندة ناشی از بهکارگیری ترمز هوا بهصورت جزئی یا کلی جبران میشود
شیرجۀ قدرتیpower diveواژههای مصوب فرهنگستانشیرجۀ تندی که با بهرهگیری از قدرت زیاد موتورهای هواگرد برای افزایش سرعت صورت میگیرد
مهاجم قدرتیpower forwardواژههای مصوب فرهنگستاندر بسکتبال، بازیکن گوش قوی و پرتابگری که میتواند نقش بازیکن میانی را بازی کند
پرش قدرتیpuissanceواژههای مصوب فرهنگستانیکی از مواد رشتۀ پرشبااسب که در آن از روی موانع مرتفع و پهن میپرند
ترمز قدرتیpower brakeواژههای مصوب فرهنگستانترمزی ترکیبی که با هوای فشرده یا سامانهای غیردستی کار میکند و بهصورت دستی یا بادی یا برقی واپایش میشود
ترمزگیری قدرتیpower brakingواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای مهار قطار که در آن، با استفاده از نیروی لوکوموتیو، نیروی کاهندة ناشی از بهکارگیری ترمز هوا بهصورت جزئی یا کلی جبران میشود
شیرجۀ قدرتیpower diveواژههای مصوب فرهنگستانشیرجۀ تندی که با بهرهگیری از قدرت زیاد موتورهای هواگرد برای افزایش سرعت صورت میگیرد
مهاجم قدرتیpower forwardواژههای مصوب فرهنگستاندر بسکتبال، بازیکن گوش قوی و پرتابگری که میتواند نقش بازیکن میانی را بازی کند
پرش قدرتیpuissanceواژههای مصوب فرهنگستانیکی از مواد رشتۀ پرشبااسب که در آن از روی موانع مرتفع و پهن میپرند
ترمز قدرتیpower brakeواژههای مصوب فرهنگستانترمزی ترکیبی که با هوای فشرده یا سامانهای غیردستی کار میکند و بهصورت دستی یا بادی یا برقی واپایش میشود
ترمزگیری قدرتیpower brakingواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای مهار قطار که در آن، با استفاده از نیروی لوکوموتیو، نیروی کاهندة ناشی از بهکارگیری ترمز هوا بهصورت جزئی یا کلی جبران میشود
شیرجۀ قدرتیpower diveواژههای مصوب فرهنگستانشیرجۀ تندی که با بهرهگیری از قدرت زیاد موتورهای هواگرد برای افزایش سرعت صورت میگیرد
مهاجم قدرتیpower forwardواژههای مصوب فرهنگستاندر بسکتبال، بازیکن گوش قوی و پرتابگری که میتواند نقش بازیکن میانی را بازی کند