لغتنامه دهخدا
کدکدة. [ ک َ ک َ دَ ] (ع مص ) از حد درگذشتن در ضحک . (منتهی الارب ). افراط کردن در خنده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کِدکاد. رجوع به کدکاد شود. || زدن صیقل گر مصقله را بر شمشیر. (منتهی الارب ). زدن آلت زنگ زدودن و مصقل را برشمشیر. (ناظم الاطباء). || گرانبار رفتن . (منت