قدیمانهلغتنامه دهخداقدیمانه . [ ق َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب )قدیماً و از روزگار قدیم و پیشین . (ناظم الاطباء).
قدمونیلغتنامه دهخداقدمونی . [ ] (اِخ )(شرقی یا قدیمی ) قومی که در زمان ابراهیم خلیل در کنعان بودند. (سفر پیدایش 15:19). و اگر چنانچه معنی کلمه را قدیم فرض کنیم محتمل است که اشاره به اهالی قدیمه باشد و بسا میشود که اسم قدموس باش
مقدماًلغتنامه دهخدامقدماً. [ م ُ ق َدْ دَ مَن ْ ] (ع ق ) اولاً و پیش از همه و سابقاً و قدیمانه و پیش از این . (ناظم الاطباء).