چاشنیدانcruet set, cruetواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از ظروف برای سرکه و روغنزیتون و نمک و فلفل و خردل و مانند آن که بر روی میز در چاشنیجا (cruet stand) میگذارند
قیراطلغتنامه دهخداقیراط. (معرب ، اِ) و آن را قِرّاط نیز گویند. وزن آن برحسب شهرها و نقاط مختلف فرق میکند. در مکه ربع سدس دینار است و در عراق نصف عشر دینار. (نقود العربیه از قاموس ص 28). ج ، قراریط. (نقودالعربیه ). وزن قیراط نزد گوهرفروشان نیم دانق است یعنی یک
کرائیتلغتنامه دهخداکرائیت . [ ک َ ] (اِخ ) از اقوام مغول مسیحی ساکن واحات شرقی داخلی صحرای گوبی و جنوب دریاچه ٔ بایکال تا دیوار چین و قویترین اقوام مغول در قرن پنجم و ششم هجری . رجوع به تاریخ مغول تألیف اقبال ص 7 شود.
کراتلغتنامه دهخداکرات . [ ک َ ] (اِ) لالکی . (فرهنگ فارسی معین ). درختی خاردار که در اراضی مرطوب و پست جنگلهای شمال بسیار است : گشته زمین او بخیل آب اندرو مانده قلیل آورده بر روی نخیل اینک کرات اینک رغل . لامعی (از فرهنگ فارسی معین ).<
لهجةدیکشنری عربی به فارسیتکيه ء صدا , علا مت تکيه ء صدا(بدين شکل ) , لهجه , طرز قراءت , تلفظ , قوت , تاکيد , تشديد , مد(مادد) , صدا يا اهنگ اکسان(فرانسه) , با تکيه تلفظ کردن , تکيه دادن , تاکيد کردن , اهميت دادن