قرارداد انتقال پروندهfile transfer protocol 2, FTP 2واژههای مصوب فرهنگستانقراردادی برای انتقال پرونده از رایانهای به رایانۀ دیگر در شبکههای رایانهای متـ . قاپ
قراردادلغتنامه دهخداقرارداد. [ ق َ ] (ن مف مرکب ، اِ مرکب )دارای پایداری . || منصوب و مقرر و برقرار. تعیین شده . قول . شرط. پیمان . || اقرار. || دستور. || قانون . || ختم عمل . || قرارنامه . (ناظم الاطباء).- صلح قرارداد ؛ صلحی که بواسطه ٔ عهد و پیمان تعیین و قرار شده ب
قراردادفرهنگ فارسی عمید۱. تعهدی معملاً کتبی که بر اساس آن دو یا چند شخص حقیقی یا حقوقی وظایف و حقوقی نسبت به هم در نظر میگیرند.۲. عهدنامه؛ پیمان.
قاپ کردنfile transfer protocol 1, FTP 1واژههای مصوب فرهنگستانانتقال رایانهای یک پرونده با قرارداد انتقال پرونده
حملۀ واگشتیbounce attackواژههای مصوب فرهنگستانحملهای که در آن با سوءاستفاده از قرارداد انتقال پرونده (قاپ) و با استفاده از دستور پورت (PORT) و با واسطه قرار دادن رایانۀ قربانی، به درگاهها دسترسی مییابند متـ . حملۀ واگشتی قاپ FTP bounce attack
قراردادلغتنامه دهخداقرارداد. [ ق َ ] (ن مف مرکب ، اِ مرکب )دارای پایداری . || منصوب و مقرر و برقرار. تعیین شده . قول . شرط. پیمان . || اقرار. || دستور. || قانون . || ختم عمل . || قرارنامه . (ناظم الاطباء).- صلح قرارداد ؛ صلحی که بواسطه ٔ عهد و پیمان تعیین و قرار شده ب
قراردادفرهنگ فارسی عمید۱. تعهدی معملاً کتبی که بر اساس آن دو یا چند شخص حقیقی یا حقوقی وظایف و حقوقی نسبت به هم در نظر میگیرند.۲. عهدنامه؛ پیمان.
قراردادلغتنامه دهخداقرارداد. [ ق َ ] (ن مف مرکب ، اِ مرکب )دارای پایداری . || منصوب و مقرر و برقرار. تعیین شده . قول . شرط. پیمان . || اقرار. || دستور. || قانون . || ختم عمل . || قرارنامه . (ناظم الاطباء).- صلح قرارداد ؛ صلحی که بواسطه ٔ عهد و پیمان تعیین و قرار شده ب
قراردادفرهنگ فارسی عمید۱. تعهدی معملاً کتبی که بر اساس آن دو یا چند شخص حقیقی یا حقوقی وظایف و حقوقی نسبت به هم در نظر میگیرند.۲. عهدنامه؛ پیمان.