کپرنیکلغتنامه دهخداکپرنیک . [ ک ُ پ ِ ] (اِخ ) منجم مشهور از مردم لهستان و اوست که پس از ابوریحان بیرونی قائل به مرکزیت خورشیدو متحرک بودن زمین شد و نظام بطلمیوس را نسخ کرد. (یادداشت مؤلف ). در نوزدهم فوریه سال 1473 م . در شهرتورن در لهستان بدنیا آمد و چون یتی
کرچنکلغتنامه دهخداکرچنک . [ ک َ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیشه سر بخش مرکزی شهرستان قائم شهر. معتدل و مرطوب است و 260 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
کرنقلغتنامه دهخداکرنق . [ ک َ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خورش رستم بخش شاهرود شهرستان هروآباد. کوهستانی و معتدل است و 568 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
قرنقلغتنامه دهخداقرنق . [ ق ُ ن ُ ] (ترکی ، اِ) خدمتکار. کنیزک . (غیاث اللغات ) (از لطائف ) (آنندراج ). قُرناق .