25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
گسستن
گسیختن
گسیخته
بن قت
قطع
گسستنی
بیشتر بدانید
باسلامة
عمودینة پاشنه
حبوب
کضکضة
میانگین بازۀ ماهفروکِشَندی
حصین
جستوجوی دقیق
قرپیدن
واژهنامه آزاد
(قِ) قطع شدن، پاره شدن. مثال:بند دلم قرپید.
جستوجوی همآوا
خفه کردن (سرکوب کردن)
دیکشنری فارسی به عربی
إخْمادٌ
سفر کردن مسافرت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سفر
اداره کردن هدایت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تراس
دنبال کردن پیگرد کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حاکم
اوقات تلخی کردن کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اثر (مع الشد)
بیشتر
۲۰٬۶۶۴ واژه همآوا