لغتنامه دهخدا
قصیصة. [ ق َ ص َ ] (ع اِ) یکی قصیص . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قصیص شود. || شتر که از وی اثر رکاب را ببرند. (منتهی الارب ). البعیر یقص به اثر الرکاب . (اقرب الموارد). || قِصّة. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || شتر که بر وی طعام و توشه دان و رخت خانه را بار کنند.