خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلاب دوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قلاب دوز
/qollābduz/
معنی
کسی که پیشهاش قلابدوزی است.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قلاب دوز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [مٲخوذ از عربی. فارسی] qollābduz کسی که پیشهاش قلابدوزی است.
-
واژههای مشابه
-
سنگ قلاب، سنگ قلاب کردن
لهجه و گویش تهرانی
کسی را از سر وا کردن
-
چنگ قلاب
لغتنامه دهخدا
چنگ قلاب . [ چ َ ق ُل ْ لا ] (اِ مرکب ) چنگی که دارای قلاب است و بدان اشیاء را از محلی نزدیک کشند. عودق . عدوقه . عودقه . رجوع به چنگک شود.
-
blackwall hitch, midshipman’s hitch
خفت قلاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی برای بستن طناب به قلاب
-
drawbar slack
لقّی قلاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] لقّی مجاز در سامانۀ قلاب که سبب میشود هریک از واگنها اندکی آزادی حرکت داشته باشد
-
drawbar force
نیروی قلاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نیرویی که قلاب از لوکوموتیو به واگن یا از واگن به واگنی دیگر وارد میآورد
-
سنگ قلاب
لغتنامه دهخدا
سنگ قلاب . [ س َ ق ُل ْ لا ] (اِ مرکب ) فلاخن . کلاسنگ . قلاب سنگ . قلماسنگ . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
قلاب سنگ
لغتنامه دهخدا
قلاب سنگ . [ ق ُل ْ لا س َ ] (اِ مرکب ) سنگ قلاب . قلماسنگ . فلاخن ، و آن ریسمانی است که در دو سر آن حلقه باشد و میان آن را پهن بافند، یا یک قطعه ٔ چرم پهن گذارند تا سنگ در آن نهاده بپرانند. (از فرهنگ نظام ).
-
قلاب دوزی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مٲخوذ از عربی. فارسی] qollābduzi دوختن نقشونگار با ابریشم یا خامه بر روی پارچه.
-
قلاب سنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی. فارسی] qollābsang = فلاخن
-
coupling 2, coupler, drawbar
قلاب 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] بخشی از تجهیزات قطار که امکان آزاد شدن اتصال بین دو خطنورد را فراهم میکند
-
gruppetto, gruppo, groppo, turn 1
قلاب 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] یک پیکرۀ تزیینی چهارنتی که در آن نغمۀ اصلی و دو نغمۀ مجاور آن بهتناوب اجرا میشوند
-
قلاب 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← کروشه
-
emergency coupler
قلاب اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] اتصالی کوتاه که در صورت شکستگی قلاب یا قطع ارتباط بین دو سر قلاب به کار میرود