لغتنامه دهخدا
قلد. [ ق ِ ] (ع اِ) نوبت آب در چهار روز یکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || قافله ٔ مکه به سوی جده . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || روز آمدن تب و تب ربع.(منتهی الارب ). روز آمدن تب ، و گفته اند تب ربع. (اقرب الموارد). || گروه و جماعت . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || نره