لغتنامه دهخدا
کارزین . (اِخ ) (قلعه ٔ...) قلعه ٔ کارزین قلعه ای است نه چنان محکم که این دیگر قلاع و گرمسیر سخت است و بر کنار رود ثکان نهاده است و آب دزدی کرده اند که آب قلعه از آنجاست . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 159). بکارزین قلعه ای محکم است و آب دزدکی کرد