خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قلوب
/qolub/
معنی
= قلب
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قلوب
لغتنامه دهخدا
قلوب . [ ق َ ] (ع ص ) بسیار برگردنده .(منتهی الارب ). متقلب پرتقلب . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). رجوع به قَلّوب و قلیب شود.
-
قلوب
لغتنامه دهخدا
قلوب . [ ق َل ْ لو / ق ِل ْ ل َ ] (ع اِ) گرگ . || شیر. (اقرب الموارد). رجوع به قِلّیب شود.
-
قلوب
لغتنامه دهخدا
قلوب . [ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ قلب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) : تو میروی و خبر نداری اندر عقبت قلوب و ابصار. سعدی .لهم قلوب لایفقهون بها و لهم اعین لایبصرون بها و لهم آذان لایسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل . (قرآن 178/7).- افعال قلوب ؛ نزد نحویا...
-
قلوب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ قَلب] [مجاز] qolub = قلب
-
قلوب
فرهنگ فارسی معین
(قُ) [ ع . ] (اِ.) جِ قلب ؛ دل ها.
-
واژههای مشابه
-
قُلُوبُ
فرهنگ واژگان قرآن
قلب ها( قلب در قرآن مرکز ادراک انسان شناخته می شود و به تازگی تحقیقات علمی نیز نشان داده است در اطراف بدن هر انسانی یک میدان الکترو مغناطیسی به مرکزیت قلب وجود دارد و ادراکات انسان از قلب سرچشمه گرفته وسپس فلب پیامها را به مغز با همان میدان الکترومغ...
-
بیجاده ٔ قلوب
لغتنامه دهخدا
بیجاده ٔ قلوب . [ دَ / دِ ی ِ ق ُ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) کنایه از سخنان نغز و نظر اولیا و هم عشق خوبان و آنچه دل کشاند بسوی و جانب خود. (انجمن آرا).
-
جذب قلوب
لغتنامه دهخدا
جذب قلوب . [ ج َ ب ِ ق ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دل های مردم را بسوی خود جلب کردن .
-
افعال قلوب
لغتنامه دهخدا
افعال قلوب . [ اَ ل ِ ق ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنچه از دل سر می زند. اعمال نفسانی مانند: علم ، اراده ، طلب و نظائر آن . || در اصطلاح علم نحو از علوم ادب عرب افعال زیر: ظننت ، حسبت ، زعمت ، علمت ، رأیت ، وجدت و خلت را گویند. این افعال را، افعال...
-
تألیف قلوب
لغتنامه دهخدا
تألیف قلوب . [ ت َءْ ف ِ ق ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ایجاد اتحاد میان کسان . ایجاد دوستی و محبت میان مردم .
-
هفت فعل قلوب
لغتنامه دهخدا
هفت فعل قلوب . [ هََ ف ِ ل ِ ق ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حسبت ، ظننت ، خلت ، علمت ، رأیت ، وجدت ، زعمت . (برهان ).
-
واژههای همآوا
-
قُلُوبُ
فرهنگ واژگان قرآن
قلب ها( قلب در قرآن مرکز ادراک انسان شناخته می شود و به تازگی تحقیقات علمی نیز نشان داده است در اطراف بدن هر انسانی یک میدان الکترو مغناطیسی به مرکزیت قلب وجود دارد و ادراکات انسان از قلب سرچشمه گرفته وسپس فلب پیامها را به مغز با همان میدان الکترومغ...
-
غلوب
لغتنامه دهخدا
غلوب . [ غ َ ] (ع ص ) غالب . (لطائف اللغات ). این لغت در فرهنگهای تازی نیامده است و مولانا نیز آن را در بیت زیر استعمال کرده است : اینچنین پیچید مطلوب وطلوب اندرین لعبند مغلوب و غلوب .مولوی (مثنوی ).