قواقلةلغتنامه دهخداقواقلة. [ ق َ ق ِ ل َ ] (اِخ ) بطنی هستند از انصار. (از اقرب الموارد). فرزندان قوقل . (ناظم الاطباء). رجوع به قوقل و قواقل شود.
قوقللغتنامه دهخداقوقل . [ ق َ ق َ ] (اِخ ) نام پدر دوده ای است از انصار و آنان قواقله اند. (از اقرب الموارد).
قواقللغتنامه دهخداقواقل . [ ق َ ق ِ ] (اِخ ) نام گروهی ازقبیله ٔ خزرج . (ناظم الاطباء). رجوع به قواقلة شود.