شارش کوئتCouette flowواژههای مصوب فرهنگستانشارش حاصل از تنش برشی ناشی از حرکت نسبی یک دیوار نسبت به دیوار دیگر
گچ کوتاه راهرویshort-leg walking cast, SLWCواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گچ کوتاه پا با کف ضخیم که به بیمار امکان راه رفتن دهد
کد احراز اصالت پیام چکیدهبنیادhash-based message authentication code, keyed-hash- based message authentication codeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کد احراز اصالت پیام (کاپ) با استفاده از یک کلید رمزنگاشتی و یک تابع چکیدهساز اختـ . کاپ چکیدهبنیادHMAC متـ . کد اصالتسنجی پیام چکیدهبنیاد
canدیکشنری انگلیسی به فارسیمی توان، قوطی، حلبی، قوطی کنسرو، قادر بودن، قدرت داشتن، امکان داشتن، در قوطی ریختن، زندان کردن، اخراج کردن، توانایی داشتن
تینکواژهنامه آزاد(تی نک) درلهجه جنوب خراسان بویژه شهر بشرویه ورقه کاربرد دارد و به قوطی حلبی شبیه قوطی های 5کیلویی روغن نباتی وغیره تی نک می گویند
جعبۀ کوچکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام چک، کارتن، قوطی، حلبی، کپسول، پوکه نمکدان، سرمهدان، انفیهدان جعبه کبریت پاکت (سیگار)، بسته، جعبۀ مقوایی، جعبۀ پلاستیکی کاردکس کپسول گاز یخدان، کلمن، فلاسک دوات، استامپ، استوانک، عودسوز، عطردان، غلاف، محوره آمپول، سرنگ
قوطیلغتنامه دهخداقوطی . (ترکی ، اِ) تبنگو و حقه و صندوقچه . (ناظم الاطباء). ظرف فلزی دردار که در آن چیزها را محفوظ نگه میدارند. (فرهنگ نظام ). قوتی .- قوطی سیگار؛ جعبه ای که در آن سیگار نهند. || واحد وزن در قدیم (مخصوصاًدر شمال ایران ) معادل دو من و سه چارک شاه . (فرهنگ فارسی معین ).
قوطیلغتنامه دهخداقوطی . (ترکی ، اِ) تبنگو و حقه و صندوقچه . (ناظم الاطباء). ظرف فلزی دردار که در آن چیزها را محفوظ نگه میدارند. (فرهنگ نظام ). قوتی .- قوطی سیگار؛ جعبه ای که در آن سیگار نهند. || واحد وزن در قدیم (مخصوصاًدر شمال ایران ) معادل دو من و سه چارک شاه . (فرهنگ فارسی معین ).
ته قوطیfactory end, manufacturer's endواژههای مصوب فرهنگستانیکی از دو انتهای قوطی که از ابتدا در کارخانۀ قوطیسازی به بدنه وصل میشود