قَدَّرَفرهنگ واژگان قرآناندازه گيري کرد - سنجيد- اندازه گرفت - داراي حدود واندازه کرد - اندازه قرار داد
کدرلغتنامه دهخداکدر. [ ک ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَکدَر. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). رجوع به اکدر شود.
کدرلغتنامه دهخداکدر. [ ک َ دُ ] (اِ) نامی که در طوالش به زیرفون دهند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به زیرفون شود.
قَدَّرَهُفرهنگ واژگان قرآنآن را تقدير کرد - آن را مقدّر ساخت - آن را داراي حدود واندازه کرد -براي آن اندازه قرار داد
قدر کیوQ magnitudeواژههای مصوب فرهنگستانقدر فروسرخ یک جِرم نجومی که به کمک قدر یو و قدر بی و قدر وی محاسبه میشود و مستقل از سرخش (reddening) میانستارهای است
قَدَّرَهُفرهنگ واژگان قرآنآن را تقدير کرد - آن را مقدّر ساخت - آن را داراي حدود واندازه کرد -براي آن اندازه قرار داد