خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قیوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قیوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] qayyum ۱. پاینده؛ قائمبهذات.۲. (اسم، صفت) از نامهای باریتعالی.
-
واژههای همآوا
-
غیوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ غیم] [قدیمی] qoyum = غیم
-
جستوجو در متن
-
قیومیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: قیّومیّة] [قدیمی] qayyumiy[y]at قیوم بودن؛ قائمبهذات بودن.