لارانیلغتنامه دهخدالارانی . [ ن ْی ْ ] (اِخ ) نام کرسی بخش در ایالت هُت (آلپ ) از ولایت گاپ ، دارای راه آهن و 1363 تن سکنه .
لاگرانژلغتنامه دهخدالاگرانژ. (اِخ ) ژُزِف لوئی . مهندس و منجم و ریاضی دان فرانسوی . مولد تورَن (1736 -1813 م .).
لاگرانژ شانسللغتنامه دهخدالاگرانژ شانسل . [ س ِ ] (اِخ ) ژوزف دو. شاعر تراژیک فرانسوی . مولد «شاتودانتونیا» در ایالت درُدُنی (1677 -1758 م .).
نقطة لاگرانژیLagrangian point, Lagrange point, liberation point, stable liberation pointواژههای مصوب فرهنگستانیکی از پنج نقطة تعادلی که فضاپیما یا هر جسم کوچک دیگر، در موقعیت نسبی یکسان، در صفحة مدار دو جسم بزرگ مانند زمین و خورشید یا زمین و ماه باقی میماند
گلیارانلغتنامه دهخداگلیاران . [ گ ُل ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان که در 11000گزی شمال خاوری کنگاور و 2000گزی خاور راه شوسه ٔ کرمانشاه به همدان واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه اش <span cla