لارونلغتنامه دهخدالارون . (اِخ ) نام کرسی بخش در ایالت پیرنه ٔ سفلی از ولایت اُلُرن . دارای راه آهن و 1754 تن سکنه .
لورونلغتنامه دهخدالورون . [ ل ُ ] (اِخ ) دهی ازدهستان بخش نمین شهرستان اردبیل واقع در 21هزارگزی اردبیل و دوازده هزارگزی شوسه ٔ گرمی به اردبیل . کوهستانی و معتدل . دارای 319 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و حبوبات .
لاپارنلغتنامه دهخدالاپارن . [ لاپ ْ پ پارَ ] (اِخ ) آلبردو. نام عالم زمین شناس فرانسوی . مولد بورژ (1839-1908 م .).
لارینلغتنامه دهخدالارین . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان امیری بخش لاریجان شهرستان آمل واقع در 21 هزارگزی شمال خاوری رَینه دارای 35 تن سکنه . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
شاتیون سور شالارونلغتنامه دهخداشاتیون سور شالارون . [ ی ُ رُ ] (اِخ ) مرکز کمون ئن ، از آروندیسمان بورگ و دارای 2500 تن جمعیت است .
قلارونلغتنامه دهخداقلارون . [ ق َ ] (اِ) نقیبان لشکر را گویند. (برهان ) (آنندراج ). ظاهراً مصحف قلاووز. (حاشیه ٔ برهان چ معین ).