مهزللغتنامه دهخدامهزل . [ م ُ هََ زْ زِ ] (ع ص ) لاغرکننده ، مقابل مُسَمِّن . فربه کننده . ج ، مهزلات . (یادداشت مؤلف ) و رجوع به تهزیل شود.
مذبللغتنامه دهخدامذبل . [ م ُ ب ِ ] (ع ص ) پژمراننده . لاغرکننده .(آنندراج ). سست و ضعیف کننده . درهم شکننده . (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از اذبال . رجوع به اذبال شود.
مهزلةلغتنامه دهخدامهزلة. [ م ُ زِ ل َ ] (ع ص ) تأنیث مهزل . لاغرکننده . و یقال : ان له (لقیقهن ) قوة مهزلة للسمان اذا شرب منه وزن اربع دوانق . (ابن البیطار).