لاویج رودلغتنامه دهخدالاویج رود. (اِخ ) نام رودی به ناحیه ٔ نور مازندران که از جنوب به شمال جاری وبه دریای خزر ریزد. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 299).
چلیپاوشلغتنامه دهخداچلیپاوش . [ چ َ وَ ] (ص مرکب ) چلیپاوار. صلیب مانند. به شکل خاج .- زلف چلیپاوش ؛ کنایه از زلف پرچین وشکن . زلف خم اندرخم و شکن درشکن : حلقه ٔ آن جعد او سلسله جنبان کیست زلف چلیپاوشش آفت ایمان کیست . <p class="au
لاویجلغتنامه دهخدالاویج . (اِخ ) از بلوکات ناحیه ٔ نور و مازندران . عده ٔ قرای آن 15 و مرکز آن لاویج و جمعیت تقریبی آن 2055 نفر و محدود است از شمال به میان بند و از شرق به ناتلکنار و از جنوب به میان رود علیاو از مغرب به هلوپشه
گلاویزفرهنگ فارسی عمیدآویخته؛ آویزان.⟨ گلاویز شدن: (مصدر لازم) [عامیانه] با هم دست به یخه شدن؛ گریبان یکدیگر را گرفتن؛ به همآویختن دو نفر هنگام زدوخورد یا کشتی گرفتن.
گلاویزلغتنامه دهخداگلاویز. [ گ ُ ] (اِ مرکب ) گل آویز که برای زینت کاشته میشود و رنگ قرمز مخصوص دارد. (گیاه شناسی گل گلاب ص 232). رجوع به هرمزدنامه ٔ پورداود ص 220 و 221 شود.
نصرت آبادلغتنامه دهخدانصرت آباد. [ ن ُ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ناتل رستاق بخش نور شهرستان آمل ، در 9 هزارگزی جنوب شرقی سولده ، در دشت معتدل هوای مرطوبی واقع است و 130 تن سکنه دارد. آبش از لاویج رود، محصولش برنج و غلات ، شغل
عباسکلالغتنامه دهخداعباسکلا. [ ع َب ْ با ک َ ] (اِخ )دهی است از دهستان ناتل رستاق بخش نور شهرستان آمل .واقع در 9هزارگزی جنوب خاوری سولده . ناحیه ای است واقع در دشت . هوای آن معتدل و مرطوب است و 180 تن سکنه دارد. آب آن از لاویج ر
لاویجلغتنامه دهخدالاویج . (اِخ ) از بلوکات ناحیه ٔ نور و مازندران . عده ٔ قرای آن 15 و مرکز آن لاویج و جمعیت تقریبی آن 2055 نفر و محدود است از شمال به میان بند و از شرق به ناتلکنار و از جنوب به میان رود علیاو از مغرب به هلوپشه
لاویجلغتنامه دهخدالاویج . (اِخ ) از بلوکات ناحیه ٔ نور و مازندران . عده ٔ قرای آن 15 و مرکز آن لاویج و جمعیت تقریبی آن 2055 نفر و محدود است از شمال به میان بند و از شرق به ناتلکنار و از جنوب به میان رود علیاو از مغرب به هلوپشه