لاپهنلغتنامه دهخدالاپهن . [ پ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش ایذه ٔشهرستان اهواز واقع در هشت هزارگزی خاوری ایذه . دارای 40 نفر سکنه است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
کاوند لاگینLuggin probeواژههای مصوب فرهنگستانلولۀ مویین کوچکی که از برقکاف پُر شده باشد و، با قرار گرفتن در نزدیکی سطح فلز، بین فلز موردمطالعه و الکترود مرجع مسیر هدایت یونی برقرار کند متـ . لولۀ مویین لاگینـ هابر Luggin-Haber capillary
لاحنلغتنامه دهخدالاحن . [ ح ِ ] (ع ص ) خطا کننده در قرائت و اعراب . || دانای انجام سخن . (منتهی الارب ).
لاعنلغتنامه دهخدالاعن . [ ع ِ ] (ع ص ) دورکننده . || دشنام دهنده . دعای بد و نفرین کننده . (از منتهی الارب ).
لاعن ذاجرملغتنامه دهخدالاعن ذاجرم . [ ع َ ج َ رَ ] (ع ق مرکب ) لغتی است در لاجرم . رجوع به لاجرم شود.