اشتقاق ضربانسازpacemaker lead, pacing leadواژههای مصوب فرهنگستاناتصال بین قلب و منبع نیروی ضربانساز مصنوعی متـ . گیرانۀ ضربانساز
جلوداریlead-out/lead outواژههای مصوب فرهنگستانراهکنشی که در آن دوچرخهسوار، درحالیکه با سرعت میراند، به همتیمی خود اجازه میدهد در باد او بخوابد تا بتواند برای سرعترانی پایانی آماده شود
لاپیتلغتنامه دهخدالاپیت . (اِخ ) نام قوم اساطیری تِسالی . شهرت آنان به سبب مهارت در رام کردن اسبان و هم به علت جنگی است که با سنتورها در جشنهای پیریتو کردند چه در آن وقت پیریتوها در هنگام مستی به زنان اهانت ورزیدند.
لاپیکلغتنامه دهخدالاپیک . (اِخ ) لوئی . نام عالم وظائف الاعضاء فرانسوی . مولد راپینال به سال 1866 م .
فنلاندلغتنامه دهخدافنلاند. [ ف َ ] (اِخ ) یک کشور جمهوری است در شمال اروپا که شمال آن کشور نروژ، مشرق آن روسیه ، جنوب آن خلیج فنلاند و مغربش کشور سوئد و خلیج پوثینا قرار دارد. وسعت آن 130165 کیلومتر مربع و جمعیت آن مطابق آمار سال 1940
لاپیتلغتنامه دهخدالاپیت . (اِخ ) نام قوم اساطیری تِسالی . شهرت آنان به سبب مهارت در رام کردن اسبان و هم به علت جنگی است که با سنتورها در جشنهای پیریتو کردند چه در آن وقت پیریتوها در هنگام مستی به زنان اهانت ورزیدند.
لاپیکلغتنامه دهخدالاپیک . (اِخ ) لوئی . نام عالم وظائف الاعضاء فرانسوی . مولد راپینال به سال 1866 م .
تالاپیلغتنامه دهخداتالاپی . [ لاپ ْ پی ] (اِ صوت ) صدای افتادن چیزی نرم بر زمین : انجیرها تالاپی می افتند روی زمین .
گیلاپیلغتنامه دهخداگیلاپی . (اِخ ) دهی است از دهستان اهلمرستاق بخش مرکزی شهرستان آمل . واقع در 15هزارگزی شمال باختری آمل و 2هزارگزی باختر شوسه ٔ آمل به محمودآباد. واقع در دشت و هوای آن معتدل و مرطوب و سکنه ٔ آن <span class="hl"