ژیلبرلغتنامه دهخداژیلبر. [ ب ِ ] (اِخ ) (قدیس ) نام راهبی متولد در اُوِرنی در حدود سال 1060 و متوفی بسال 1152 م . وی در جنگهای صلیبی همراه لوئی هفتم بود. ذکران او هفتم ژوئن است .
ژیلبرلغتنامه دهخداژیلبر. [ ب ِ ] (اِخ ) نیکلا ژزف لورن . نام شاعر فکاهی فرانسوی . مولد فن تنی -لو-شاتو (وُژ) . وی در هتل دیو (پاریس ) بر اثر سقوط از اسب درگذشت (1751-1780 م .). قطعات وداعیه ٔ او از زندگی مشهور است .
گلبرفرهنگ نامها(تلفظ: golbar) آن که سینه و آغوشش چون گل لطیف و نازک است ؛ (در گیاهی) گونهی گلها ؛ چون گل سرخ ، زرد و جز آن .
ژیلبر ا الیسلغتنامه دهخداژیلبر االیس . [ ب ِ اِ اِ ] (اِخ ) (جزائر...) نام مجمعالجزایر کوچکی در پلینزی ازآن ِ انگلستان ، دارای 30000 تن سکنه . محصول عمده ٔ آن فسفات و نارگیل است .