لبینولغتنامه دهخدالبینو. [ ل ُ ن ُ ] (اِخ ) گی آلکسیس ، دُم . عالم بندیکتن سَن - مُر.مولد رِنس . مؤلف تاریخ بِرتانی . (1666-1727 م .).
لبینالغتنامه دهخدالبینا. [ ل َ ] (اِ) نام نوایی است . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). نام نوایی است از موسیقی . (برهان ). نام نوایی از نواها که مطربان زنند : بامدادان بر چکک زن چاشتگاهان بر شخج نیمروزان بر لبینا شامگاهان بر دنه . منوجهری .</
لبینافرهنگ فارسی عمیداز الحان قدیم ایرانی: ◻︎ بامدادان بر چکک، چون چاشتگاهان برشخج / نیمروزان بر لبینا، شامگاهان بر دنه (منوچهری: ۹۷).
لبنافرهنگ نامها(تلفظ: lobnā) (عربی) (در گیاهی) درختی که از آن میعهی سائله به دست میآید ؛ میعه ، سیلان ، روانی [میعه سائله (در قدیم) مادهی رزینی که از درخت میعه و بعضی درختان مناطق حاره به دست میآید و سابقاً مصرف دارویی و صنعتی فراوان داشت.]