لته لتهلغتنامه دهخدالته لته . [ ل َ ت َ / ت ِ ل َ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ) لت لت . پاره پاره . لخت لخت . رجوع به لت و لت لت شود.
پیلَه کِردنگویش بختیاری1. ورم کردن لثه دندان؛ 2. لج کردن؛ 3. ظهور دانه حبوبات درون پیله، سفت شدن دانه حبوبات درون پیله.
لثةدیکشنری عربی به فارسیلثه دندان , انگم , صمغ , چسب , قي چشم , درخت صمغ , وسيع کردن , با لثه جويدن , چسب زدن , چسباندن , گول زدن , صمغي شدن
gumsدیکشنری انگلیسی به فارسیلثه ها، صمغ، چسب، لثه دندان، انگم، قی چشم، درخت صمغ، وسیع کردن، با لثه جویدن، چسب زدن، چسباندن، گول زدن، صمغی شدن
gumدیکشنری انگلیسی به فارسیآدامس، صمغ، چسب، لثه دندان، انگم، قی چشم، درخت صمغ، وسیع کردن، با لثه جویدن، چسب زدن، چسباندن، گول زدن، صمغی شدن
مثلثهلغتنامه دهخدامثلثه . [ م ُ ث َل ْ ل َ ث َ / ث ِ ] (از ع ، ص ، اِ) مأخوذ از تازی ،سه تایی و سه گوشه . (ناظم الاطباء). سه گوشه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). یکی از مثلثات چهارگانه مصطلحه ٔمنجمین است . (آنندراج ). در نزد منجمان هر سه برجی از بروج دوازده گا
ذواربعة سطوح مثلثهلغتنامه دهخداذواربعة سطوح مثلثه . [ اَ ب َ ع َ ت َ س ُ ح ِ م ُ ث َل ْ ل َ ث َ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) حجمی دارای چهار سطح مثلث . چهار وجهی . ذواربعة سطوح مثلثه
مثلثهفرهنگ فارسی عمید۱. (ادبی) ویژگی حرفی که دارای سه نقطه است: پ.۲. ویژگی هرسه برجی که بر طبیعتی واحد دلالت کنند.۳. (ادبی) = مثلث⟨ مثلثهٴ آبی (مایی): (نجوم) [قدیمی] سه برج حوت و سرطان و عقرب.⟨ مثلثهٴ آتشی (ناری): (نجوم) [قدیمی] سه برج حمل و اسد و قوس.⟨ مثلثهٴ بادی (هوایی): (