لغتنامه دهخدا
لحیم . [ ل َ ] (ع ص ) گوشتناک . خداوند گوشت . گوشتدار. مرد با گوشت . (منتهی الارب ). فربی . فربه . بسیارگوشت . پرگوشت . آنکه فربه بود. (مهذب الاسماء). گوشت آلو. گوشت آلود : لیکن هر تنی این علاج برنتابد جز مردم جوان گوشت آلود را که بتازی لحیم گویند نه ش