لْيَصْفَحُواْفرهنگ واژگان قرآنباید که از مجازات درگذرند(در اصل "لِيَصْفَحُواْ"(صيغه امر غائب بوده )كه با اضافه شدن واو براي سهولت لام ساكن شده است )
کبریةلغتنامه دهخداکبریة. [ ک َ ب َ ری ی َ ] (ع اِ) آش کبر. کبربا. کبروا. لصفیة. طعامی که با کبر سازند. (ناظم الاطباء). آشی که از کور پزند. کوربا و کوروا و به عربی کبریة گویند. (آنندراج ). رجوع به کبربا شود.
کبربالغتنامه دهخداکبربا. [ ک َ ب َ ] (اِ مرکب ) آش کبر باشد چنانکه آش ماست را ماست با گویند چه با بمعنی آش است . (برهان ) (آنندراج ). آش کبر. (ناظم الاطباء). کبروا. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). کوربا. کوروا. کبریه لصفیه . اصفیه . (یادداشت مؤلف ).