لطءلغتنامه دهخدالطء. [ ل َطْءْ ] (ع مص ) لطوء. دوسیدن به زمین و چسبیدن . (منتهی الارب ). به زمین وادوسیدن . (تاج المصادر). || به چوب دستی زدن یا خاص است بر پشت زدن به عصا. (منتهی الارب ).
لتیلغتنامه دهخدالتی . [ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شاخن بخش درمیان شهرستان بیرجند واقع در 62هزارگزی شمال باختری درمیان و 17هزارگزی شمال راه شوسه ٔ عمومی قاین به زاهدان ، کوهستانی و معتدل . دارای 52
لتیلغتنامه دهخدالتی . [ ل َ ] (اِخ ) طایفه ای از طوایف ناحیه ٔ مکران . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 101).
لتیلغتنامه دهخدالتی . [ ل ُ ] (اِخ ) ژولین ویود، پیر. صاحب منصب بحریه و داستان نویس فرانسوی . مولد «رُشفر- سور- مر» (1850-1923 م .).
لطوءلغتنامه دهخدالطوء. [ ل ُ ] (ع مص ) لطء. دوسیدن به زمین . (منتهی الارب ). به زمین وادوسیدن . (زوزنی ). || چسبیدن . || به چوب دستی زدن . || زدن بر پشت به عصا. (منتهی الارب ). رجوع به لطء شود.