لتزلغتنامه دهخدالتز. [ ل َ ] (ع مص ) بر سینه لگد زدن یا عام است . || به مشت زدن . || دور کردن . (منتهی الارب ).
لتزلغتنامه دهخدالتز.[ ل ُ ] (اِخ ) رودلف هرمان . فیلسوف و عالم وظایف الاعضای آلمانی ، یکی از بنیان گذاران پسیکوفیزیولوژی . مولد بوتزن (1817-1881 م .).
لپتیسلغتنامه دهخدالپتیس . [ ل ِ ] (اِخ ) نام کلنی فینیقیه به شمال افریقا، و امروز لبده نامیده میشود. رجوع به لبده شود.
لطسلغتنامه دهخدالطس . [ ل َ ] (ع مص ) کوفتن . || سپردن سخت . (منتهی الارب ). سخت به پای سپردن . (منتخب اللغات ). || چیزی را به چیزی پهن زدن . || سنگ و جز آن انداختن . || سنگ را به سنگ زدن . || طپانچه زدن . (منتهی الارب ).
جزیره ٔ شلطشلغتنامه دهخداجزیره ٔ شلطش . [ ج َ رَ ی ِ ؟ ] (اِخ ) از جزایر اندلس . رجوع به الحلل السندسیة ج 1 ص 58، 74، 85، 86، <span