لحودلغتنامه دهخدالحود. [ ل َ ] (ع ص ) رکیّةٌ لحود؛ چاه مغاک دورتک . || مخالف توسط و اعتدال . (منتهی الارب ).
لحودلغتنامه دهخدالحود. [ ل ُ ] (ع ِ اِ) نانی باشد شبیه قطائف مر اهل یمن را که با شیر خورند. (منتهی الارب ).